یک سوال بیش از هر سوال دیگری از من پرسیده می شود: «چگونه می توانم یک دانشمند داده باشم؟» در اینترنت به دنبال پاسخی که از آن خوشم بیاید، گشتم ولی چیزی پیدا نکردم. در عوض چک لیست هایی را پیدا کردم از زبان های کامپیوتری که باید مطالعه کرد، نرم افزارهایی که باید گرفت، مهارت های فنی که باید در آن ها حرفه ای شد، تکنیک های ارتباطی که باید تمرین کرد، دوره های آنلاینی که گذراند، انجمن های آنلاینی که فالو کرد و دانشگاه هایی که حضور یافت. لیست ها با ذکاوت بسیاری توسط دانشمندان بزرگ داده نوشته شده بودند اما من آن ها را مفید نیافتم. اگر زمانی که من تصمیم گرفتم یک دانشمند داده شوم با این لیست ها روبرو می شدم، سرگردان و کمی ناامید می شدم. و به شدت ناراحت می شدم که من حتی یکی از آن ها را کامل نکرده ام.
پس از فکر کردن راجع به سوال، این پاسخی است که من به فرزندان خودم می دهم:
چیزی بسازید.
دانشمند داده بودن مانند آشپز یا ورزشکار بودن است. یک ورزشکار کسی است که ورزش می کند. یک آشپز کسی است که غذا می پزد. یک دانشمند داده کسی است که چیزهایی را با استفاده از داده می سازد. لازم نیست کسی به شما مجوز بدهد. یک پروژه ی کوچک را امروز انتخاب کنید و شروع کنید. ارتفاع تمام گیاهان خانه ی خود را رسم کنید. زمان رفت و آمد خود را به محل کار با استفاده از آب و هوا پیش بینی کنید. احتمال این که تیم شما جام قهرمانی را ببرد، تخمین بزنید. مهم نیست چه چیزی را انتخاب کنید. مهم نیست اگر آن را اشتباه انجام دهید. مهم نیست که نتایج قشنگ باشند. فقط چیزی را بسازید.
نگران نباشید از این که نمی دانید چگونه هر قسمتی از پروژه خود را انجام دهید. در واقع بهتر است چیزی را انتخاب کنید که نمی دانید چطور آن را انجام دهید. اگر تصمیم بگیرید اپلیکیشن موبایلی بنویسید که بهترین مکان آبجوسازی محلی را بر اساس مکان شما توصیه می کند، نگران نباشید که هرگز اپلیکیشن موبایل ننوشته اید یا یک آبجوی دست ساز را امتحان نکرده اید. فقط دست به کار شوید، تحقیق کنید و کاری که باید انجام دهید را یاد بگیرید. اگر برای پروژه لازم است، از یادگیری یک زبان جدید یا یک الگوریتم یادگیری ماشین نترسید. یا حتی از نوشتن الگوریتم خودتان. و از یادگیری آن به شکل سنتی یا کلاس درس نگران نباشید. فقط آن چه را نیاز دارید یاد بگیرید، و فقط به اندازه ای که آن چه می خواهید را بسازید. پروژه شما به شما می گوید بعد از آن چه چیزی را یاد بگیرید.
چیزی را بسازید که بتوانید به آن اشاره کنید و احساس غرور کنید – یک تصویر یا یک اثبات یا یک اپلیکیشن یا مجموعه ای از فایل ها در GitHub یا یک سند Word – چیزی که بتوانید به مادر خود (یا یک مصاحبه کننده) نشان دهید و بگویید «ببین چه کاری انجام داده ام!» و هنگامی که آن را تمام کردید، برگردید، یک پروژه ی دیگر انتخاب کنید و دوباره شروع کنید.
ساختن چیزها همان راهی است که من به وسیله ی آن دانشمند داده شدم. من تعداد پروژه های کوچک بسیاری را به عنوان قسمتی از دوره های ارشد، برنامه های تحقیقاتی حرفه ای و سرگرمی ساختم. پروژه ی مورد علاقه ی من یک کار درازمدت در زمینه ی هوش مصنوعی همه منظوره برای ربات ها است. این پروژه هنوز به مطلوبیت مورد نظر من کار نمی کند اما در فرایند کار کردن بر روی آن در طول 15 سال گذشته پایتون یاد گرفته ام، الگوریتم های یادگیری تقویتی (reinforcement learning) خودم را نوشته ام، یک شبیه ساز فیزیک نوشته ام، ویدئوهای خودم را رندر کرده ام و صدها کار دیگر که الان که به آن ها فکر می کنم شبیه به یک لیست می مانند.
ساختن چیزها یکی از بزرگترین لذت ها در زندگی من بوده است. امیدوارم شما نیز از آن لذت ببرید.